بـــا تــوام دخـــتــر جــــان:
پسری که از این سرِ شهر میکوبه میاد پیش تو,
پسری که اس ام اساش کوتاه هست اما پر احساسه,
پسری که بی هوا برات اس ام اس های غمگین میفرسته
پسری که تو بیرون رفتنای دسته جمعی ساکت تر از همیشه است
پسری که وقتی داری حرف میزنی تو صورتت لبخند میزنه
پسری که موهاتو از جلوی چشمات میزنه کنار
این پسر رو حق نداری اذیت کنی؛
نه...
حق نداری....
آهای پسری که روش جلب اعتمادت عریان شدنه
پسری که فکر میکنی چون پسری کک خوری رو واسه تو گذاشتن
تویی که رو خواهرت غیرت داری واس بقیه تریپ روشنفکری میای تازه میگی آره خواهر من مثه برگ گل پاکه ولی به چشمت دختر مردم اخه گذاشتنش واسه *** خوردن تو
هی پسره با توام
یه روزی ؛ یه جایی ، خدا حالتو میگیره چوپ خدا ، صدا نداره ها در جریانی که...
الان منظورت من بووودم...
غضنفر به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ غضنفر می گه: آره. تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما.