پسر = چی شده اینقدر خوش حالی؟
(یعنی چیزی شده بی خبرم؟!)
دختر = نه زیاد مهم نیست ، یه خواستگار اومده
(مهمه ولی اینطوری گفتم ناراحت نشی)
بعد از یک رابطه ی طولانی
پسر = سلام چطوری خوبی؟
(تو ذهنش میگه : من خوب نیستم اصلا)
دختر = سلام مرسی بد نیستم
(تو ذهنش میگه : خیلی خوبم)
پسر = چی شده اینقدر خوش حالی؟
(یعنی چیزی شده بی خبرم؟!)
دختر = نه زیاد مهم نیست ، یه خواستگار اومده
(مهمه ولی اینطوری گفتم ناراحت نشی)
پسر = ای بابا این کجاش مهم نیست! چرا زود تر نگفتی؟! کی بود؟
(پس واسه این خوب نبودم اما من که میدونم منو ترک نمیکنی)
دختر = نمیشناسی ، یه پسره مهندسه مامان باباشم دکترن وضع شونم خوبه پولدارن
(خیلی پول دارن یه زندگی عالی میتونم داشته باشم)
پسر = تو چی گفتی؟ مامان بابا چی میگن؟ یعنی میخوای ازدواج کنی؟
(نه بابا عاشقمه منو خیلی دوست داره عمرن ازدواج کنه باهاش)
دختر = من نظری ندارم ، مامان بابا هم میگن ازدواج کنیم
(ببخش منو میدونم عاشق منی اما کافی نیست ، با عشق نمیشه زندگی کرد)
پسر = شوخی میکنی؟!! من طاقت این شوخی هارو ندارما!
(ای دنیای نامرد فقط چون پول ندارم! ... )
دختر = ببخشید،اما قرار گذاشتیم واسه عقد،ایشالا همیشه خوش حال باشی خداحافظ
( ایشالا بتونی طاقت بیاری)
پسر= شرمنده مزاحم شدم،ایشالا زندگی خوبی داشته باشین در کنار هم،خدا نگهدارتون
(من که داغون شدم اما ایشالا خوش بخت شین)
هــــــــــــــــــــــــــــــی
روزگــــــــــــــــــــــــــــــار
نـــــــــا مـــــــــــــــرد
آآآآآآآآآآآآآآی خداااااااا دنیات خیلی نامرده!!!!!چراباید اینجور بشه خداجونم؟؟؟؟؟؟؟؟!
واقعاً........!
پاسخ:
خخخخخخخ
اره
راستی چرا وب سایت نداری...!